صدای نفتی ،نوروزی روزنامهنگار در صفحه شخصی خود در اینستاگرام اقدام به انتشار اسامی برخی ناشران کرده و آنها را به عنوان ناشران «کتابساز» معرفی کرده است. کتابسازی پدیدهای است که لطمات بزرگی بر پیکره نشر کشور وارد کرده است.
پایگاه خبری صدای نفتی ، کار و بارشان سکه است، ردپایشان در چهارراههای اصلی شهر، ایستگاههای مترو، پاساژها، دانشگاهها، ترمینالهای مسافربری و فرودگاهها دیده میشود. این اواخر در نمایشگاه کتاب تهران هم غرفههایی شلوغ داشتند. ناشرانی که کتابهای ترجمهای و عناوین پرفروش بازار نشر را با تخفیفهای غیر طبیعی عرضه میکنند.
ناشران کتابساز آفت سالهای اخیر صنعت نشر هستند که آثار پرفروش ناشران را با تغییراتی در متن، نام مترجم و طرح جلد با همان عنوان یا عنوانی مشابه منتشر میکنند. از آنجاییکه این ناشران از تخفیفهای عجیب ۵۰ تا ۸۰ درصدی برای جذب مخاطب استفاده میکنند، از اقبال عمومی نیز بهرهمند شدهاند.
بنا به گفته فعالان بازار نشر، این گروه اقلیت که گردش حداکثری سرمایه در بازار نشر را در دست دارند، چون حقالتالیف، حقالترجمه، ویراستاری و سایر هزینههای پیش از چاپ کتاب را نپرداخته و قیمت پشت جلد را نیز چند برابر زدهاند، میتوانند چنین تخفیفهایی ارائه کنند.
کتابسازها در دو دهه اخیر با تسهیل در صدور مجوزهای نشر از سوی وزارت ارشاد سربرآوردند و حالا به گفته ناشران چندین و چند مجوز را به نام افراد خانواده و اقوام دریافت کرده و یک کتاب را با نام چندین مترجم فرضی منتشر میکنند. بنابراین به نظر میرسد که یکی از مهمترین اقدامات را وزارت ارشاد با بازبینی در روند صدور مجوزهای نشر و پروانه فعالیت باید در دستور کار قرار دهد. در کنار آن لازم است که برای آگاهی مخاطب عمومی، اطلاعرسانی کرد. فرهنگسازی در استفاده از کتاب اصلی و «نه» گفتن به خرید کتابهای جعلی یکی از مواردی است که میتوان به عنوان راهکار جانبی بر آن تاکید داشت.
یاسر نوروزی، روزنامهنگار و نویسنده اخیرا در صفحه مجازی خود اقدام به انتشار اسامی برخی از ناشران کرده و عنوان داشته که آنها ناشران کتابساز هستند. او در پست خود اسامی برخی کتابهایی که به عنوان آثار جعل شده، معرفی کرده را نیز منتشر کرده است.
نوروزی نوشته است: «چند سال است گروهی مشکوک، بازار کتاب ایران را به چرکترین شکل ممکن، قبضه کردهاند. اما ماجرا از کجا شروع شد؟ از ترفندی زیرکانه اما غیرانسانی که گروهی ناشر به کار بستند. در واقع چند نفری دور هم جمع شدند و مجوز نشر گرفتند. یعنی فرض کنید طرف یک نفر است اما ۲۰ تا ۳۰ مجوز نشر گرفته. چه میکند؟ به محض اینکه میبیند کتابی در بازار پرفروش شده، کتاب مربوطه را برمیدارد، برای اینکه هیچکس نتواند از او شکایت کند، جملهها را عوض میکند، اصطلاحات را تغییر میدهد و همان کتاب را با مجوز نشر خودش و به اسم مترجمی که اصلاً وجود خارجی ندارد، به بازار میفرستد.
به این اسمها نگاه کنید: منیژه ژیان، گندم نسرکانی، هنا پژمان، آرش هوشنگیفر و… هیچکدامشان را میشناسید؟ حق دارید. چون مترجمانی هستند که هیچ ردپایی از آنها بین اهالی کتاب و حتی فضای مجازی پیدا نمیکنید. چرا؟ چون یا با خودشاناند یا وجود ندارند! این ناشران مشکوک، بدون اینکه بابت حقالترجمه، ویراستاری، طراحی جلد، گرافیک و غیره، هیچ هزینهای بکنند، کتابهای پرفروش بازار را برداشتهاند، جملههای مترجمان اصلی را جابهجا کردهاند و عملا به لحاظ قانونی، راه شکایت را بستهاند. بعد هم با یک اسم کاملا فیک، آن را به عنوان ترجمهای جدید راهی بازار کردهاند.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه متعلق به آوای مسجدسلیمان می باشد
طراحی و پشتیبانی: رایسام